چون یادم می‌ره و نمی‌خوام این اتفاق بیوفته، می‌نویسم که: خواب می‌دیدم رفتیم سفر، گروهی. لیدرمون بود و مثل همون سفر اولی که رفتیم حواسش بهم بود، همون‌قدر مراقب انگشتاش، بازوهاش، آغوشش، شیطنت کردنش، مدل پذیراییش، همراه من بودنش، همه خودش بود، ملموس. دلم تنگ شده براش و کاری هم نمی‌شه کرد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه تلگرام - لینکدونی تلگرام سپتيک تانک | تصفيه فاضلاب ، قيمت سپتيک تانک پلي اتيلن دانلود پاورپوینت پوچ طراحی و کامپیوتر Iqkonkur لاک پشت های نینجا تجهیزات اسپرت خودرو و تزئینات ماشین پازل زندگی